Avareh Marg Copyright © 1390 - 1394 All right reserved

جز من اگر عاشق و شیداست بگو

ور میل دلت به جانب ماست بگو

گر هیچ مرا در دل تو جاست بگو

گر هست بگو نیست بگو راست بگو

 

 

 

 

*******************  

 

 

پیوسته دلم پر به هوای تو زند


جان در تن من ، نفس برای تو زند


گر بر سر خاک من گیاهی روید


از هر برگی بوی وفای تو زند 

 

 

*******************   

 

اگر در خواب می دیدم غم و روز جدایی را


به دل هرگز نمی دادم خیال آشنایی را

 

جدایی تا نیفتد ، دوست قدر دوست کی ، داند


شکسته استخوان داند ، بهای  مومیایی را
  

 

 

*******************   

 

 

 خداوندا ، از عشق امروزمان چیزی برای فردا کنار

 

بگذار...

نگاهی ، یادی ، تصویری ، خاطره ای..

برای آن هنگام که فراموش خواهیم کرد که روزی

 

چقدر عاشق بودیم ...

 

 

******************* 

 

 

 

از کلام دلنشینت مست و شیدا می‌شوم
با نگاه نازنینت در تو پیدا می‌شوم
هر شب و روز جلوه‌گر در سجده‌گاهم می‌شوی
در حریم ساحل عشق موج دریا می‌شوم 

 

 

******************* 

 

باز از پی مشک نفس غالیه بویت
آشفته به سر می دوم ای دوست بکویت
یارا بنمای آن رخ زیبات که مارا
دل واله وسرگشته و شیداست به رویت 

 

******************* 

 

آن دم که به احساس کمی خندیدم
گلگون شدم و رخ را ناچار بدزدیدم
من جز تو به اغیار نیاندیشیدم
من برق نگاهت از دور می دیدم

 

******************* 

 

سالها شمع دل افروخته و سوخته ام
تا زپروانه کمی عاشقی آموخته ام
بارها یوسف دل را که به چاه غم توست
دو جهانش به خرید آمده نفروخته ام! 

 

******************* 

 

من زنده بودم اما انگار مرده بودم
از بس که روزها را با شب شمرده بودم
یک عمر دور و تنها تنها بجرم این که
او سرسپرده می خواست ‚ من دل سپرده بودم

 ******************* 

 

مست از خواب برانگیختمش
دست در زلف کج آویختمش
جام آن بوسه که می سوخت مرا
تا لب آوردمش و ریختمش 

 

******************* 

جان اگر باید به کویت نقد جان خواهیم کرد
سر اگر باید به راهت ترک سر خواهیم کرد
تا که ننشیند به دامانت غبار از خاک ما
روی گیتی را زآب دیده تر خواهیم کرد







http://up.ghalebgraph.ir/up/galebgraph/authors/hamidreza/Bahman94/3/10.png


4 / 9 / 1390 8:15 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

C†?êmê§